مهسا همانند ماه

گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له میشود.... نیت تو کجا و سرنوشت کجا!!

مهسا همانند ماه

گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له میشود.... نیت تو کجا و سرنوشت کجا!!

یلداتون مبارک دوستای خوبم


من یقین دارم که برگ
کاین چنین خود را رها کرده ست در آغوش باد
فارغ است از یاد مرگ
لاجرم چندان که در تشویش ازین بیداد نیست
پای تا سر زندگی است!
آدمی هم مثل برگ
می تواند زیست بی تشویش مرگ
گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را
می تواند یافت لطف هرچه بادا باد را …
“فریدون مشیری


یلداتون مبارک دوستای خوبم

زندگی چیزی نیست؛ که لب طاغچه‌ی عادت از یاد من و تو برود.


زندگی چیزی نیست؛ که لب طاغچه‌ی عادت از یاد من و تو برود.

زندگی؛بعد درخت است به چشم حشره.

زندگی تجربه‌ی شب‌پره در تاریکی است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی سوت قطار است که در خواب پلی می‌پیچد.

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیما.

خبر رفتن موشک به فضا؛

لمس تنهایی «ماه»؛

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

 

زندگی شستن یک بشقاب است.

زندگی یافتن سکه ده‌شاهی در جوی خیابان است

 زندگی «مجذور» آینه است

زندگی گل به «توان» ابدیت؛

زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ما؛

زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس‌هاست.

 

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ؛

پرشی دارد اندازه عشق..

سهراب سپهری

در میان این شلوغی ها !


طعم ان قهوه تلخ..

در میان این شلوغی ها !


این همه پرحرفی ...


این خنده ها ...


دلم هوای آن سکوت دو نفره را کرده!


دلم بهانه ی آن قهرهای عاشقانه را کرده!


دلم تنگ شده است تا باری دیگر بگویی "دوستت دارم"


دلم میخواد یک بار دیگر بیایی و از نبودنم گلایه کنی !

میخواهم دوباره در "اوج ترس ِنبودنت" ، " بودنت " را "لمس" کنم


یاد باد آن دروغ هایی که بهشان دل بسته بودم...


و یاد باد آن شبهایی که تا صبح خواب مرا فراموش میکرد ،از شوق فردای با تو!


حرفهایم را تا صیح طومار میکردم ، تو را که میدیم همه شان مرا فراموش

میکردند...


میگذاشتند و میرفتند


یادش بخیر...


آن قهوه ی تلخ که سرد شده بود  و فراموشش کرده بودیم بین حرفایمان...


دلم برای طعم آن قهوه تنگ شده !


دلم برای بهانه هایت تنگ شده...

وقتی "نه" به خاطر من رنگ میباخت و میرسیدی به" کنار من"بودن!


انگار من "فرمانروای آسمانها "بودم !

وقتی غرورت را بعد از سالها فراموش کردی...


 خودم را "افسونگر" رویاها میدانستم !


tehrankids .com


                                                                                                                                                                                                                                                                                                                    

یـــادم بــاشد امشب


تا رفتگر ببرد....

یـــادم بــاشد امشب
بــعضــی از ارزوهایمـــــ  را

دم در بـــگذارم


تا رفتـــگر ببــرد
 بیــچاره او


ما بــقی را هــم نقدا"
به گــــور میبـــرم


مــا بــقی
هــمان بـــا تــو بــودن است


نتـــرس جــانکم


حتـــی ارزوی داشتــنت را هــم بــه  


کــسی نمیــدهمــــ
tehrankids.com

زنــــ کـــه بـاشـــی ترسهای کوچکی داری!


زنــــ  کـــه بـاشـــی ...


زنــــ  کـــه بـاشـــی ترسهای کوچکی داری!
از کوچه های بلند، از غروب های خلوت

از خیابان های بدون عابر می ترسی

از صدای موتور سیکلت ها ودو چرخه هایی که بی هدف در کوچه پس کوچه ها می چرخند!

زنــــ  کـــه بـاشـــی

عاقبت یک جایی... یک وقتی... به قول شازده کوچولو!

دلت اهلی یک نفر می شود و

دلت برای نوازش هایش تنگ می شود...

حتی برای نوازش نکردنش

تو می مانی وقلبی که لحظه دیدار تند تر می تپد

سراسیمه میشوی

بی دست وپا میشوی

دلتنگ میشوی

دلواپس میشوی

دلبسته میشوی

می فهمی که نمی شود...

نمی شود زنـــ  بـــود و عــاشـــقــــ نبود

دست خودت نیست

زنــــ  کـــه بـاشـــی ...

گاهی دوست داری تکیه بدهی... پناه ببری...

دست خودت نیست

زنــــ  کـــه بـاشـــی ...

گاهی رهایش میکنی وپشت سرش آب میریزی

وقناعت میکنی به رویای حضورش

به این امید که او خوشبخت باشد...

دست خودت نیست

زنــــ  کـــه بـاشـــی ...

همه دیوانگی های عالم را بلدی!
http://tehrankids.com

ببار ای آسمان


در انتظار باران

ببار ای آسمان، 

من کویری خسته ام

پر از خار و خاشاکم،

گلی در بستر خویش ندیده ام

خوب می دانم، تو هم دل گرفته ای

بغض هایت را هدیه به رودخانه احساساتم کن

برای سرسبزی دلم لاله های واژگون را آبیاری کنم

مرغک آواز خوان در کویر من نمی ماند

سایه سارم نیست که مهمانش کنم

ای آسمان ببار برکویر تشنه ام

دیگر از رقص طوفان شنها خسته ام

ببار که من کشتی به گل نشسته ام

چشم انتظار قطره ای باران نشسته ام

من کویری شوره زارم ...

در انتظار باران


http://tehrankids.com